با توجه به گستردگي زبان فارسي در قديم (از شبه جزيره بالكان تا داخل مرزهاي چين) و سپس رواج بيشتر تجارت اين محصول توسط اعراب مسلمان، شاعران پارسي گو از زعفران در كتب و نوشته ها و تعبيرات و مضامين شاعرانه خود، بسيار زياد استفاده مي كرده اند.
عروس ماه نوروزي چه كرد آن دانة گوهر كه نورش ماه تابان بود و سعدش زهره ازهر...
كنون هرصورتي دارد ز رنگ زعفران جامه كنون هر پيكري دارد ز شاخ كهربا زيور
(ارزقي هروي قرن 5 ه.ق.)
*****
در عالم طراوت، او يافت بس حلاوت وز وصف لاله رويان، رويش مزعفر آمد
و
آبش به لطافـت انگبين وار بادش ز نشاط زعفران باز
بس ساخته خضر در حريمش حلواي مزعـفر از نعيمش
(مولانا قرن 7 ه.ق.)
*****
شكم گشت فربه و تن شد گران شد آن ارغوانى رخش زعفـران
بدو گفت مادر كه اى جان مام چه بودت كه گشـتى چنين زرد فام
(ابوالقاسم فردوسی، قرن 5 ه.ق.)